مرگ فروشنده
نویسنده:
آرتور میلر
مترجم:
عطاالله. نوریان
امتیاز دهید
✔️ میلر در معروفترین اثر خود، زندگی فروشندهای دورهگرد به نام ویلی را روایت میکند که در اواسط شصتسالگی به اختلال حافظه دچار شده و از سوی دیگر یک ورشسکت ناکام است. پسرانش بیف و هپی، از وضعیت حاضر شکایت دارند و بهدنبال خرید مزرعهای در غرب هستند. علاوهبر تمام بیسامانیهایی که دامنگیر خانوادهی آنها شده است، بیف نفرت و عصبانیت شدیدی از پدر خود دارد. او رازی را میداند که بقیه از آن آگاه نیستند. ویلی که دیگر نمیتواند وضعیت اسفناک خانوادهی خود را ببیند، به خودکشی و استفاده از بیمهی عمر میاندیشد...
میلر برای این نمایشنامه، موفق به کسب جایزه پولیتزر و جایزهی تونی شده است.
در بخش آغازین نمایشنامه میخوانیم:
«در ابتدا فقط ساختمان بیقوارهی کشتی مانندی که نور کبود شب بر آن میتابد، به چشم میخورد. اکنون واضحتر میشود. لبهی شیروانی پشتبام و پنجرهی بلند زیر آن را میتوان دید. در طبقهی دوم، دو تخت خواب دیده میشود. اینجا یک خانه است، یا بهتر بگوییم استخوانبندی خانهای است که از آن اتاق خواب طبقهی بالا و در طبقهی اول آشپزخانه و پهلوی آن، اتاق خواب دیگری، به چشم میخورد. بین اتاقها دیواری نیست و همه چیز را میتوان دید، درست همانطور که در دنیای خاطرات و رویاها، خانه ها و اتاقهایی که در آنها زندگی میکردهایم، صحبتها و فریادهایی را که دیوار بینشان حایل بود، بدون هیچ دیواری میبینیم و به خاطر میآوریم... .»
بیشتر
میلر برای این نمایشنامه، موفق به کسب جایزه پولیتزر و جایزهی تونی شده است.
در بخش آغازین نمایشنامه میخوانیم:
«در ابتدا فقط ساختمان بیقوارهی کشتی مانندی که نور کبود شب بر آن میتابد، به چشم میخورد. اکنون واضحتر میشود. لبهی شیروانی پشتبام و پنجرهی بلند زیر آن را میتوان دید. در طبقهی دوم، دو تخت خواب دیده میشود. اینجا یک خانه است، یا بهتر بگوییم استخوانبندی خانهای است که از آن اتاق خواب طبقهی بالا و در طبقهی اول آشپزخانه و پهلوی آن، اتاق خواب دیگری، به چشم میخورد. بین اتاقها دیواری نیست و همه چیز را میتوان دید، درست همانطور که در دنیای خاطرات و رویاها، خانه ها و اتاقهایی که در آنها زندگی میکردهایم، صحبتها و فریادهایی را که دیوار بینشان حایل بود، بدون هیچ دیواری میبینیم و به خاطر میآوریم... .»
آپلود شده توسط:
miran2009
1398/06/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرگ فروشنده